با فرد وسواسی چطور رفتار کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۰۳۹۹۵
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما از قدیم برخی افراد مخصوصا خانومها به بشور و بساب فراوان معروف بودند؛ خیلیها هنوز هم از این رفتار خوششان می آید و از تمیزی خانه لذت می برند. با آمدن ویروس کرونا بشور و بسابها بیشتر شد و عدهای هم به شکل افراطی به بهانه کرونا قوانین سختتری برای خود و خانواده گذاشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای اینکه بیشتر در این مورد بدانیم با سمیرا ساغری کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و متخصص در حوزه وسواس یا OCD گفت و گو کردیم.
ـ از سه سال گذشته و شروع کرونا، بسیاری از ما رفتارهای وسواسی شدیدی از خود نشان میدادیم ، مثل شست و شوی مداوم دستها و یا شست و شوی مواد خریداری شده از بیرون؛ آیا تشخیص وسواس بر روی این رفتار ها که در شرایط خاص به وجود آمد صحیح است و آیا ادامه این روند در افراد منجر به رفتار وسواس به شکل مزمن خواهد شد؟
خیر، برای تشخیص مرز بهنجار و نابهنجار یک رفتار، باید به فاکتورهای زیادی توجه کرد. بسیاری اوقات بسیاری افراد بعد از اتمام شرایط بحرانی به موقعیت عادی خود بر می گردد بنابراین فاکتور موقعیت در تشخیص بسیار مهم است.
از طرف دیگر وسواس یک مسئله مزمن است که برای شکل گیری آن سالها زمان برده است و مسالهای نیست که یک شبه ایجاد شود. اصولا اختلالات روانشناختی اینگونه ایجاد نمی شوند. در شرایط بحران حتی اضطراب و استرسی که افراد تجربه می کردند و گزارش می دادند طبیعی بود، چون همه ما با پدیدهای ناشناخته مواجه بودیم که یکباره وارد دنیای ما شد و آثار مختلف و چندجانبهای درپی داشت. برای ایجاد اختلالی مثل وسواس زمینه های مختلفی مثل خانواده، ژنتیک، اجتماع، شیوه تربیتی و شخصیتی و مزاجی فرد مهم است.
ـ اساسا چطور می توانیم تفاوت بین رعایت بهداشت یا رعایت آداب شرعی با وسواس را تشخیص دهیم؟
تا وقتی که رفتارها در اختیار ما باشند یعنی فرد با اراده و اختیار خودش بشوید/ نشوید یا تمیز کند/ نکند، یا آدابی را مراعات کند اسم آن رفتار وسواسی نیست. رفتارهای وسواسی اتوماتیک وار و عادتی هستند و اگر فرد بخواهد خلاف وسواسش عمل کند پریشانی یا اضطراب یا حال بدی را تجربه می کند که برایش قابل تحمل نیست. به زبان ساده می توان گفت آدمهایی که به وسواس مبتلا هستند مجبور هستند به این شکل رفتار کنند، دست خودشان نیست.
ـ آیا در شرایط بحرانی مانند بحران کرونا میتوانیم ادعا کنیم وسواس در بین افراد جامعه شدت بیشتری پیدا کرده؟
اگر منظورمان از جامعه، عموم مردم باشد باید بگویم خیر؛ اما در شرایط بحرانی افراد مبتلا به وسواس به دلیل افزایش سطح اضطراب و ایجاد فشار روانی، رفتارهای وسواسیشان شدت می گیرد و احتمالا این افراد بیشتر آسیب می بینند.
ـ از نظر شما وسواس باعث اختلاف و یا ایجاد اضطرابهای شدید در بین فرزندان شده است؟
والدین وسواسی به خاطر فشارها و افکار وسواسی که دارند، پرخاشگرتر، کنترل گرتر و اضطرابی تر برخورد میکنند. از آنجا که معمولا افراد در شرایط هیجانی درست برخورد نمیکنند و واکنش و پاسخ های نامتناسب یا بعضا آسیب زایی خواهند داشت، باعث بروز اختلافات خانوادگی خواهد شد. تصور کنید مادر/ پدری که ذهنش با آلودگی و میکروب و... درگیر است، این فرد علاوه برمراعاتهایی که خودش میکند یا آدابی که به جا می آورد، کلی قاعده و قانون برای فرزندانش میگذارد تا آنها و خود را در امان نگه دارد و حتما در این اعمال فشارها، رابطهها دچار مشکل و اختلافاتی به وجود میآید.
ـ بسیاری اوقات افراد وسواسی از سمت دیگران تحت فشار روانی قرار میگیرند و دیگران آنها را باور نمی کنند یا شاید رفتار افراد وسواسی را به گونهای نمایشی بدانند، نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
بسیاری اوقات باور اینکه کاری که همه انجام میدهند را فرد وسواسی نمیتواند انجام دهد. برای اطرافیان سخت ، آزاردهنده و یا غیرقابل باور است؛ یا کارهایی که او انجام میدهد از نظر بقیه ممکن است عجیب و نمایشی باشد. مثلا همه میروند دستشویی چند دقیقهای بیرون میآیند اما فرد وسواسی احتمالا زمان بسیار زیادی را برای این کار بگذارد اما اگر بدانیم چه اتفاقی در سیستم مغزی و روانی این افراد افتاده شاید برایمان باورپذیرتر باشد. خیلی خلاصه برایتان بگویم در مغز بیشتر انسانها کورتکس مسئول و مدیر اعمال ارادی است ولی اتفاقی که افتاده این است که مدارها یا به زبان ساده تر سیم کشی مسیر مغزی ارسال و دریافت پیامها، در فرد وسواسی جابجا و متفاوت شده است. مغز از حالت ارادی خارج و به نوعی در وضعیت اتوپایلوت قرار دارد. درست مثل هواپیمایی که خلبان آن برای کاهش فشار و استراحت، پرواز را در اتوپایلوت گذاشته و سیسیتم خودش اتوماتیک وار کارهایی را انجام میدهد. در مرحله ای از زندگی فرد جایی که برای هر فرد متفاوت ممکن باشد مغز برای محافظت از خود و کاهش فشار و تنش، رفتارها را عادتی و مدیریت را واگذار کرده است و برگرداندن این وضعیت ایجاد شده به حالت قبل نیاز به تخصص و صرف زمان و صبوری دارد.
ـ مواجه اطرافیان فرد وسواسی باید چگونه باشد که هم خودشان آسیب کمتری ببینند و هم فرد دچار وسواس فشار کمتری را تحمل کند؟
کلیدی ترین جمله در این موضوع "پذیرش" است. اینکه من بپذیرم رفتارهای فرد از روی عمد و برای درآوردن حرص دیگران یا انتقام نیست بلکه به خاطر اختلالش است. اگر بتوانیم اختلالی که فرد دارد را از ماهیت وجودی او جدا بدانم به جای خشم، او را میپذیرم و حتی یک قدم فراتر برای درمان ترغیبش میکنم.
ـ با توجه به اینکه باز هم شاهدیم کرونا در حال افزایش است، چه راهنمایی هایی می تواند به افراد کمک کند که از رفتارهای وسواسی دور بمانند؟
یادمان باشد کرونا و امثالهم یک موقعیت گذراست. از توصیههای پزشکی و بهداشتی قاعده همیشگی نسازیم.
منبع: ایسنا
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: وسواس رفتارهای وسواسی فرد وسواسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۰۳۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران
به گزارش تابناک، زنان مبتلا به این سندروم مکرر به دلایل اشتباه، مردان اشتباه را به عنوان شریک عاطفی خود انتخاب میکنند. همچنین علاقهمندی به مردان مسنتر، رفتار چسبنده و کنترلکننده، داشتن روابط خارج از عرف متعدد، نیاز به تأیید زیاد و اطمینانبخشی از عشق و دوستداشتنی بودن، ناتوانی در تنها بودن و انتخاب شریکهای عاطفی آسیبرسان یا سودجو از دیگر علایم ابتلا به این اختلال است. همچنین اعتمادبهنفس پایین هم از نشانههای مبتلایان به این اختلال است. چنین افرادی معمولا اعتمادبهنفس پایینی دارند و به دلیل نابرخورداری از محبت کافی پدر در دوران کودکی احساس پوچی و افسردگی میکنند.
6 رفتار اشتباه پدرها با دخترانشان
انواع مختلفی از رفتارهای پدرها وجود دارد که عامل آسیبهای دوران کودکی و مسائل مربوط به روابط بزرگ سالی دخترانشان هستند. این اشتباهات باعث میشود تا ابتلا به سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران باشد.
1 پدری که از نظر عاطفی در دسترس نیست
آنها از نظر فیزیکی در خانه حضور دارند اما از نظر عاطفی در دسترس دخترانشان نیستند. کودک با وجود داشتن والدینی که از نظر فیزیکی در دسترس هستند اما به نیازهای روانی و عاطفی اش پاسخ نمیدهند، احساس ناقصبودن و رهاشدن میکند.
2 پدر بدرفتار و خشن آنها
با دخترانشان تکانشی، تندخو و ناپایدار رفتار میکنند. هر دختری ممکن است در زندگی اشتباهاتی داشته باشد اما رفتارهای تند و توهین آمیز باعث میشود تا شخصیت او به درستی شکل نگیرد و آسیب ببیند.
3 پدر نازپرورده
در کنار چنین پدرانی، فرزندان بسیار لوس و نازپرورده میشوند و به دنبال شریکی خواهند بود که با آن ها مانند یک ملکه رفتار کند. بیشتر این دخترها خواهان افرادی هستند که از نظر مالی توانایی ارائه زندگی مجللی را داشته باشند و فکر میکنند سزاوار آن هستند.
4 پدر سمی و کنترلکننده
والدینی هستند که به شدت بر فعالیتها و تصمیمات فرزندان خود به خصوص دخترانشان تمرکز میکنند. این والدین بیش از حد درگیر زندگی فرزندان خود هستند و آنها را از ناامیدی محافظت میکنند. دختران این والدین اغلب در مقابله با چالشهای زندگی شکست می خورند و توانایی مدیریت اوضاع را ندارند.
5 پدر ویران و وابسته
این ها پدرانی هستند که برای بقای روزمره خود به دختران شان وابسته هستند. مراقبت از پدری که کار نمیکند و درگیر آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و ... است، میتواند منجر به اعتمادبهنفس پایین در فرزندان شود. چنین دخترانی در آینده به راحتی توسط مردان استثمار می شوند.
6 پدر مضطرب و ناآشنا با حمایتگری
در یک رابطه معمولی پدر و دختر، دختر به پدرش نگاه و او را تحسین میکند. اگر دختری در کنار پدری بزرگ شود که همیشه نگاه منفی دارد، ایمانش به توانمندیهایش کاهش می یابد. همچنین ممکن است سرکش و احتمالاً افسرده شود. تکرار دلسرد شدن از حمایت مردان زندگی اعم از پدر یا شریک عاطفی ممکن است زنان مبتلا به این سندروم را به این نتیجه برساند که مردان موجودات بیعاطفه و غیرقابل اعتمادیاند. بنابراین از مردان فاصله می گیرند و تا حد امکان از برقراری ارتباط با آنان خودداری می کنند.
نکته پایانی
هرچند این سندروم یک اصطلاح بالینی یا پزشکی نیست و تا امروز بهطور رسمی توسط روان شناسان یا روان پزشکان به رسمیت شناخته نشده است ولی تاثیر رابطه پدر و فرزند مخصوصا برای دختران در زندگی بزرگ سالی آنها بسیار خواهد بود و میتواند نقش تعیین کنندهای در روابط آتی دختران بازی کند.
منبع: خراسان